“نیمه ی پر لیوان رو ببین!” ، “مثبت باش!” ، چقدر این جمله ها تکراریه! اما جالبه که همیشه هر چیزی که مرتب توی گوش آدم فرو میشه، کم کم تکراری میشه، ارزشش رو هم از دست میده و در نتیجه اثرش کمتر هم میشه.
انگار گوش های ما حساسیتشون به این کلمات کم شده!
خب… گوش های من هم درازتر از مال بقیه نیست… اما اون چیزی که آدم با تمام وجود و بی واسطه حس می کنه، دیگه چیزی نیست که بشه انکارش کرد.
خب، کمی فکر کنیم… چیا داریم؟ چیا نداریم؟! … پول؟ ثروت و مقام؟ شهرت یا زیبایی؟ علم و دانش؟ شایدم مدرک تحصیلی؟ هان؟؟! یا شاید هم گاهی یک دل…!
ممکنه با خودمون بگیم که فلان بازیگر یا خواننده ی معروف تموم این چیز ها رو داره، اما واقعا تمام دارائی آدم و داشته های یک انسان فقط همین مسائل مادیه؟!
جالب اینجاست که اگه کسی این چیز های مادی رو داشته باشه، به ندرت احساس کمبود می کنه؛ اما بر عکس، کسی که جنبه ی معنوی و روحی زندگیش غنی باشه ولی از لحاظ جسمی یا مادی موردی داشته باشه، احساس کمبود خیلی شدیدی می کنه!
کلا ما به چشم هامون عادت دادیم که فقط چیز هایی رو که میبینن باور کنن. غافل از اینکه هر چیزی دیدنی نیست و گاهی هم باید با چشم دل دید.
صبر کن… بزار ببینم چی دارم… پدر و مادر (نه به معنای تنها رابطه ی خونی و تولید مثلی، به معنای اینکه واقعا دوسشون دارم!) ، چندتا داداش! (اگه حق انتخاب داشتم، شک ندارم باز هم همینا رو انتخاب میکردم) ، از نظر ظاهری… اووف….! آخر کمبودم! اما خب صبر کن یکمی بیشتر فکر کنم…
پاهام شاید زشت و کج و کوله باشن، اما من “میتونم” راه برم! (این رو اون پسری که توی دانشگاه پااش میلنگید بهم فهموند-غصه میخوردم که چرا کفش ندارم، دیدم یکی پا نداره!) ، شاید دست هام دراز و بد فرم باشن، اما من “دست” دارم! (این رو اون پسری که با دندوناش نقاشی میکشید یادم داد) ، شاید گوش هام زشت باشن اما من “میشنوم”! (اینو وقتی یاد گرفتم که برای یک هفته یکی از گوش هام نمیشنید و پزشکا گفتن کر شده. کری یک طرفه گوش…. ولی خب… الآن میشنوه!) ، درسته که شاید هارمونی صورتم خیلی بد نواخته شده، اما با همین بد نواخته شدنش هم باز هم یک هارمونی هست، یک هارمونی زشت و دوست داشتنی.
من دل دارم. دلی که خیلیها ندارن، یا اینقدر سیاه شده که نداشتن از داشتنش بهتره! (این رو اون وقتی فهمیدم که دلم واسه کسی سوخت! دلم گرفت دلم واسه کسی تنگ شد و وقتی که دلم رو کسی شکوند فهمیدم) من چشم هام غیر دیدن کار های دیگه هم میتونه بکنه. (اینو گریه هایی که برای مردن پدر یک شخصیت داستانی فیلم کردم-با اینکه میدونستم فقط یک داستانه)
آخرش یاد این جمله میفتم که: نگذار اشک هایی که برای رفتن خورشید میریزی، تو را از دیدن ستاره ها باز دارد (یه چیزی در همین مایه ها)
آخر از همه هم… من یک آدمم. با هر شکل و قیافه و کالبد و پوست و استخون… من انسانم. من یک مرد، یک بچه ام… من هنوز هم زنده ام دارم نفس میکشم! هنوز فرصت دارم. هنوز لب هام میتونن بخندن، بخندونن. هنوز چشم هام از مرگ یک بچه خیس میشه… هنوز خدا رو باور دارم، حسش میکنم… من هوز چیز های دوست داشتنی زیادی توی زندگیم دارم… نمیخوام چند تا کمبود جسم و مادی باعث شه این همه چیز های خوب رو نبینم…
خدا کمکم کن به جای فکر کردن به نداشته ها ی ناچیز و بی ارزشم، به همه داشته، به داشته هایی که خیلی وقته توی دنیا کمیاب شده فکر کنم. به اون عشق پاک و خالصی که امروز فقط اسمی ازش مونده اما من به معنای واقعی حسش میکنم فکر کنم. خدا، کمکم کن مدیون این همه نعمت هات نشم، خدایا، بهم نیرو بده، کمکم کن تا قوی باشم، کمکم کن تا هیچ وقت احساس کمبود و حقارت نکنم. خدا کمکم کن فراموش نکنم چه چیز های با ارزشی توی زندگیم دارم…خدایا کور شم اگه یادم بره.
خدایا من به تموم داشته هام راضیم چون همه هم از من راضین...
ادامه مطلب یادتوووووون نره......
======================================================
=========================================
من خیلی خوشحال بودم... من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم... والدینم خیلی کمکم کردند... دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود... فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود... اون دختر باحال، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من احساس راحتی نداشته باشم... یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی... سوار ماشینم شدم و وقتی رفتم اونجا اون تنها بود و بلافاصله رک و راست به من گفت: اگه همین الان 500 دلار به من بدی بعدش حاضرم با تو ................! من شوکه شده بودم و نمی تونستم حرف بزنم... اون گفت: من میرم توی اتاق خواب و اگه تو مایل به این کار هستی بیا پیشم... وقتی که داشت از پله ها بالا می رفت من بهش خیره شده بودم و بعد از رفتنش چند دقیقه ایستادم و بعد به طرف در ساختمون برگشتم و از خونه خارج شدم... یهو با چهره نامزدم و چشمهای اشک آلود پدر نامزدم مواجه شدم! پدر نامزدم من رو در آغوش گرفت و گفت: تو از امتحان ما موفق بیرون اومدی... ما خیلی خوشحالیم که چنین دامادی داریم... ما هیچکس بهتر از تو نمی تونستیم برای دخترمون پیدا کنیم... به خانواده ما خوش اومدی!
سلام دوست عزیز :
خیلی وبلاگ قشنگ و دلنشینی داری .
خیلی دوست دارم باهات تبادل لینک کنم .
اگه دوست داشتی خبرم کن . سریع لینکت میکنم .
قربونت
سارا
سلام
ممنون.
منم همینطور.همین الآن میری تو لینکام
بهت سر میزنم
فدات
پسر آریایی
سلام. دوست عزیزم خوشحالم که وبلاگی پربار دارید. از طرف سایت لینک نگار دات کام مزاحمتون میشم. تو این سایت سیستمی کاملا هوشمند طراحی کردیم که با توجه به پارامترهای کاملا عادلانه که از گوگل دریافت می کند تعداد بازدید شما را دریافت کرده و در گوگل و موترهای جستجوی دیگه مثل یاهو ثبت می کنه. بنابراین هم مطالبتان در سایت ثبت می شود و هم در گوگل ایندکس میشود و هم اینکه تو کلی وبلاگ دیگه هم به نمایش در میاد حسن این کارم اینه که بازدیدتون بیشتر می شه و می تونین سایت پربازدهی رو مدیریت کنید. برای ورود به جمع ما کافیه ثبت نام کنید و کد لینک باکس رو تو قالبتون قرار بدبد و بعدش لینکهاتون رو ثبت کنید.فقط قبل از ارسال لینک قوانین رو مطالعه بکنید.. اگر به مشکل برخوردین با ای دی ما تماس بگیرین تا کمکتون کنیم.
سلام.وبلاگتونو دیدم بسیار عالی بود امیدوارم موفق باشی.لطفا به ما هم سر بزنید
http://www.sabalancd.com
سلام پسر آریایی
منم پسر ایرانی
از وبلاگت خوشم اومد ولی چرا فقط متن های ادبی و دل نوشتست؟؟؟
تو که اینقدر به ایران و تاریخ و.. علاقهمندی چرا یکم از اونا نمینویسی؟؟؟؟
راستی تبادل لینک می کنی؟؟؟؟
منتظرتم!؟!؟!
سبز باشی و پیروز
سلام
به زودی شاید یه تغییراتی دادم
آره همین الآن لینک میشی
بهت سر میزنم
ممنون
فوق العاده ترین وبلاکی بود که به عمرم دیدمش....
حرفات حرفای دل تنهای منه...
مخصوصا این اپدیتت...
خیلی دوستت دارم...
از ته قلب...مثل عشق خودت...پاک پاک..
ادامش بده
ممنون
منم شما رو دوست دارم
ممنون که بهم سر زدی
سلام آریا..
خوبی؟
چقد قشنگ مینویسی..
واقعا غبطه میخورم به قلمت..
چقد یه دل باید صاف و زلال باشه که اینقد راحت و ساده ازش حرف بیرون بیاد..
واقعا از بودن با تو خوشحالم..
ادامه مطلبتم وقتی خوندم حتما نظرمو میگم.. آخه اینقد قشنگ مینویسی که واقعا آدمو مات نوشتت میکنی..
موفق باشی دوست خوبم..
الان میخونم میام..
سلام
مرسی
خوشحالم که خوشت اومده یکتا
ممنون از حضورت
[عصبانی]
این چه داستانی بود؟؟؟
از دست این مردا... همشون نامرد و بی وفان [گریه]
آره همشون!! تو هم نامردی که این مطلبو میذاری تو وبت!!!
_____________________________________________
شوخی کردم... مطلب جالبی بود..
همه ی مردا همینن دیگه!! خوبه یکی مث تو جرات داره اعتراف میکنه.. [چشمک]
همه ی مردا چی اند؟ مثلا از مردا تعریف شده. بابا اگه ما عاشق بشیم تا تهش هستیم چی فکر کردی؟؟
سلام آریا جون متنت واقعا زیبا بود داداش من چندین بار خوندمش
ما خیلی بدیم که داشته هایی که بدون منت خداجون بهمون داده رو قدر نمیدونیم داداشی ممنون باور کن این آپت یه تکونی هم به من داد داداشی
راستی
ازت دعوت میکنم به آپی متفاوت از ارسلان راهی شوی
چراکه تو این آپش خودش قصه نوشته اونم برای کسی
منتظرت هستم
سلام داداشی
بهت سر میزنم
با وبت حال می کنم بابا پسر اریایی
ممنون
سسسسسسسسلللللللللللااااااااااامممممممممم باز تشکر از وب قشنگت ممممررررسسسسیییییی
سسسسسسلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
ممنون که بهم سر میزنی
خیلی قشنگ بود مثل همیشه دلنشین
ممنون سارا
سلاااااااااااااااااااااااااام!!!
من اومدم بعد از یه مدت طولانی.....
چطوری؟؟؟خوبی؟؟؟؟
تو خیلی دلت آسمونیه...برام دعا کن...زندگیم بدجور به هم گره خورده...وقتی دلت به آسمون نزدیک شد منو یات نره...
سلااااااااااااااااااااااااااااااام
کجا بودی؟؟ دلم تنگ شده بود... گفتم نکنه ما رو فراموش کردی
ممنون
کی؟من؟ نه بابا اونی که فکر میکنی من نیستم... ناراحت نباش همیشه بعد سختی آسونیه اگه حالا تو زندگیت مشکلی پیش اومده مطمئن باش روزهای قشنگی تو انتظارته
حتما ریحانه واست دعا میکنم البته اگه دعاهای ما رو قبول کنن
سلام دوست خوبم
ما بازم نتونستیم از فیلترینگ این سرور های ایرانی در بریم
و خیلی زود دوباره مسدود شدم
ولی دوباره با یه وبلاگ دیگه در خدمتتون هستم
آدرس رو گذاشتم بیا پیشم
راستی لینک من رو هم درست کن
دوست دار تو ارسلان
سلام داداشی
چشم داداش ارسلان حتما
اونم چشم
نه آریا جون اهل تعارف نیستم...میبینی که هرکس که میاد همینو میگه...
حتما هم دعاهات قبول میشن...چه کسی پاک تر از تو...
شاید باور نکنی ولی تو اولین کسی هستی که آشکارا گفتی حتما واست دعا میکنم!!!!
خیلی سخته احساس تنهایی کردن...مرسی از اینکه هستی....
528 بار ممنون...
نمیدونم در موردم چی فکر میکنی.... اما به خدا حرفات یه جوری باعث میشه خودم رو درست تر کنم خودم رو پاک تر کنم... کی این روزا دلش پاکه که من دلم پاک باشه؟؟
من واست دعا میکنم اما صدای من کی به خدا برسه نمیدونم.... منم یکی هستم مثل بقیه بچه های امروزی بچه هایی که دلشون پاک بود اما بعضیا با کاراشون ناپاکش کردن
یه دنیا ممنون از اینکه بازم بهم سر زدی....
راستی حالا چرا ۵۲۸ بار؟؟؟ یه دفعه رندش میکردی....
خوبی عزیزم
.........ღ☆☆ღ
.........ღ☆☆ღ
............ღ☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღ
...............ღ☆ღ☆☆☆ღღ☆☆ღ
....................................ღ☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
....................ღ☆☆ღ
..................................................
ღ☆☆ღ...............................ღ☆☆ღ
ღ☆☆ღ...............................ღ☆☆ღ
ღ☆☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღ
...ღ☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღღ☆☆ღღ☆ღ
.................................................
..................๑๑๑...๑๑๑
..................๑๑๑...๑๑๑
......................๑๑๑
......................๑๑๑
............................
...............ღ☆☆ღ
.............ღ☆.......☆ღ
................ღ☆☆ღღ☆☆ღ
............................ღ☆☆ღ
.............................ღ☆☆ღ
.............................ღ☆☆ღ
............................ღ☆☆ღ
.........................ღ☆☆ღ
......................ღ☆
ღ☆☆ღ ღ☆☆ღ
خوشحال میشم سری بزنید .
--------------------------------------
تعریف شده از مردا؟؟؟؟؟؟
این که خیانت میکنن تعریفه؟؟
آریا جون مرده برنگشته که از در بره بیرون برگشته که کیفشو تو ماشین بیرون بیاره!!!!!!!!!!
ممنون گلم
حتما بعت سر میزنم
----------------------------------
آره تعریف شده....
نخیر هم داشته از در میرفته بیرون.چقدر شما زنا شکاکید به مردا اه....
من که نمیشناسمت آریا ولی از روی حرف هرکسی میشه فهمید تو دلش چه خبره...
اینم که گفتی تا ببینم کی به خدا میرسه...همون موقع که از ذهنت گذشت مطمئن باش خدا گرفتتش...خدا به برآوردن حاجاتمون ازخودمون مشتاق تره...
و اما در مورد 528...به دلایلی فکر میکنم عدد شانسمه!!!اولین دلیلشم اینه که توی بیست و هشتمین روز پنجمین ماه سال بود که خدا در حقم لطف کرد و حق زندگی کردنو بهم داد...
ازش واقعا ممنونم...به این دلیل که اون چون تویی رو آفرید تا دل تنهایی یکی مث من تازه بشه...
من که کسی نیستم ولی سفارشتو به خدا میکنم...
منم تو رو نمیشناسم اما از حرفات معلومه باید دختر پاکی باشی
ریحانه تو رو خدا درباره من اینجوری فکر نکن واقعا من اونی نیستم که تو میگی اما امیدوارم حرفم رو خدا بشنوه
امیدوارم این عدد همیشه واست شانس بیاره
منم از خدا ممنونم که یه دوست گلی مثل تو رو سر راهم گذاشت....
مطمئن باش دل تو از دل من پاکتره...
یه دنیا ممنون از محبتت
سلام عزیزم
آپم یه سر بزن جیگر
میبینمت
------------------------------------->>>بی قراریهای پسرانه
سلام جیگرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
خوبی داداشی؟
یه چند وقتیه رفتیم قاطی باقالیا
ولی بی خیال ما به این ضربه ها عادت کردیم
بی قراریهای پسرانه بزودی البته کاملا متفاوت در خدمت شما دوستان عزیز خواهد بود
ادرس ما همون ادرس قبلی:
bighararboys.orq.ir
bighararboys.orq.ir
bighararboys.orq.ir
bighararboys.orq.ir
bighararboys.orq.ir
همتونو دوست دارم
دلم براتون تنگ شده بود
مثل اینکه بلاگ اسکای هم داره تارومار میکنه"همه رو بستن
قربونت برم
شب خوش
راستی آپت مثل همیشه حرف نداشت اریا جون
------------------------------>>>بی قراریهای پسرانه
سلام داداش گلم بخدا شرمنده از این همه هیرونی
نمیدونم چرا انقدر بی ال باید زیر زربین باشه
چرا باید انقدر مورد اذیت قرار بگیره
بیخیال بابا من که تا ته تهش میمونم حالا بی نهایت بیان مسدودم کنن
یجای خوب رو فعلا پیدا کردم اگه بیای پیشم خوشحال میشم داداش
یه آپ کوچولو هم زدم
راستی لینکمم درست میکنی ؟؟؟
ممنون
فعلا
سلام چطورین؟
ببخشید من اینقدر دیر سر می زنم...شرمنده ام...
آپتون عالی بود...مثل همیشه!!!!
.
.
.
ممنون
ارمان ؛ ارمین
سلام گوگوجی ناناز
خوبی نانازی چه خبرا مارو نمیبینی خوبی؟
ما باز هم اپ کردیم بیا یه سر بزن
منتظرتیم ها
راستی لینک مارو هم درست کن
بای بوووووووووووووووووووس
سلام
آپی با اعتبار 24 ساعت
بدو بیا تا حذف نشده
واسه این پستم نظر گذاشتن الزامیست
سلام
من که الآن اومدم
یعنی اعتبارش تموم شد
سلام ..
خیلی خوب مینویسی خیـــــــــــــــلی ...
امیدوارم همیشه موفق باشی همیشه .
سلام
ممنون از حضورت........
دیگه منو فرامو ش کردی (ناراحت)؟؟؟
سلام داداش گلم ارسلان قسمت اول داستانش رو گذاشته
از شما دعوت میکنم همراهیش کنی
اعتبار قسمت اول 2 روز خواهد بود
فعلا
سلام داداشی
چشم بهت سر میزنم
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ پ ممم
چشم سارا حتما میام
دلم اعدام عشق است به دار قلب خاموشت بدان تا لحظه مردن نخواهم کرد فراموشت
ممنون هلیا از شعر قشنگت و از اینکه همیشه بهم سر میزنی
خیلی خیلی ممنون
خوشا انان که در بازار گیتی خریدار وفا بودند و هستند خوشا انان که در راه رفاقت رفیق با وفا بودند و هستند
عین خودت
ارمان ؛ ارمین
سلام گوگوجی خوبم خوبی؟
نانازی ما بازم اپ کردم بازم از عشق و دوستی گفتیم
یه سری بزن یه پوستر خوبم گذاشتیم
زودی بیا
گوگوجی ناناز
سلام.ممنون
باشه میام
سلام
این آدرس جدیدمه بدو بیا که منتظرم
سلام
!!!! باشه
سلام
کدام زیبا ترند ؟!
بوسه باران یا خنده دریا ؟
بی گمان
آن چه تو دوستش داری !
******************
بدو این ور بازار آپی جدید
منتظر حضورتون در سرای لاکس بلاگ ، کوچه دریادار ، حجره سعید خان هستم
با تشکر
سعید
سلام
تا حالا فکر نکردم بهش!!!!!!!!!!!!!!
چشم
ممنون از اینکه سر زدی
سلام داداش گلم
با قسمت پایانی بروز هستم
فعلا